بسیاری از ما سال‌هایی را در کاری تجربه کسب کرده‌ایم، یا مقداری سرمایه داریم و می‌خواهیم برای خودمان کسب و کاری جدید را راه‌اندازی کنیم. شروع یک کسب و کار و کارآفرینی بسیار لذت‌بخش و در عین حال سخت می باشد؛ اما اگر در بین دوستان و اطرافیانتان جستجو کنید، متوجه می‌شوید متاسفانه شانس موفقیت اولین کسب و کار چندان هم زیاد نیست. […]

من هم برای  دوره‌ای با دوستانم کسب و کاری را راه‌اندازی کردم که عمر آن به دو سال نکشید و فقط تجربه‌ای از آن باقی ماند. این کسب و کارهای کوچک( چه اینترنتی و چه غیراینترنتی) معمولا به دلایل مشترکی با شکست مواجه می شوند. با ما باشید تا در ادامه به چندین نمونه از مهمترین دلایل شکست این کسب و کارها بپردازیم.

۱- بدون مطالعه کار دیگران را کپی می‌کنیم:

این مشکل برای افرادی پیش می‌آید که سرمایه‌ای دارند و می‌خواهند کسب و کاری را راه اندازی کنند. در گفت و گوها زیاد می‌شنویم که “فلانی یه دستگاه x خرید یا مغازه‌ی y فروشی راه‌انداخته و داره پول پارو می‌کنه” معمولا این ساده‌بینی‌ها در مورد یک کسب و کار فقط به صحبت محدود می‌شود اما بعضی‌ها با همین حرف‌ها سراغ یک کسب و کار می‌روند و خودشان مغازه یا سایتی راه‌اندازی می‌کنند تا کسب و کاری را کپی کنند.

وقتی کاری را بدون دانش و تجربه کافی و لازم شروع می‌کنیم پایان آن اصلا مشخص است. باید باورکنیم که کسی که درون یک کار است، فرصت‌های آن را می‌بیند و می‌تواند از آن استفاده کند.اگر فرصتی در یک کسب و کار پیش بیاید باید بدانیم که این فرصت سهم افرادی است که در آن کار هستند و اگر ما بدون دانش و تجربه وارد کار شویم، احتمال شکستمان بسیار افزایش می یابد.

۲- متخصص بودن به معنی مدیر بودن نیست:

خیلی از ما مدت هایی را  در جاهایی کار کرده‌ایم و مهارت و دانش کافی یک کار را داریم و می‌خواهیم برای خودمان کاری کنیم. حقیقت این است که شاید ما متخصص یک کار باشیم اما مدیریت رشته و تخصص دیگری است. اگر می‌خواهیم کسب و کاری را راه اندازی کنیم باید هم مهارت مدیریت کسب و کار و کارمندان را در خودمان افزایش دهیم. 

باید قبول کنیم که ما مهارت کافی مدیریت را نداریم تا قبل از شروع و در تمام طول مدیریت یک کسب و کار همیشه درحال یادگیری مهارت‌های مدیریتی باشیم، اشتباهاتمان را بپذیریم و سعی کنیم آن‌ها را تصحیح کنیم.

۳- نسبت به شروع کسب و کار خیلی خوش‌بین هستیم:

از ما حرکت و از خدا برکت. بله واقعا این درست است اما زمان زیادی را می طلبد، معمولا در برآورد هزینه‌ها و زمان، خوش‌بین هستیم؛ اما تجربه می‌گوید کارها بیشتر از زمانی که فکر می‌کنیم طول می‌کشند.درست است؟ همچنین ممکن است تا چند ماه درآمد کافی و خیلی خوبی نداشته باشیم.

آیا برای این شرایط آماده هستید؟ به میزان کافی پول دارید که اگر کارها کمی گره خورد و مدتی طول کشید که درآمدها از هزینه بالا بزند، ورشکست نشوید؟ اگر قبل از شروع کسب و کار به این موارد فکر کنید، ممکن است بعدا پشیمان شوید.

۴- می‌خواهیم همه‌چیز از روز اول عالی باشد:

اصلا نیازی نیست که از روز اول تمام فکر‌ها و ایده‌های ما اجرا شود. هر چند که کسب و کار ما باید به درستی کار کند اما لزومی ندارد تمام امکاناتی که می‌خواهیم، قبل از اولین درآمد پیاده‌سازی شود.

این ایده‌ال‌گرایی باعث می‌شود در ابتدا هزینه‌های بسیار بالایی را صرف مواردی کنیم که شاید تا مدتها نیازی به آن نباشد؛ یا حتی بعدا( با تجربه‌ای که در کار کسب می‌کنیم) مجبور شویم آن ها را حذف کرده و یا تغییر دهیم.

بهتر است برای کسب و کارمان چندین مرحله داشته باشیم. اول پایه‌ی اصلی را اجرا کنیم و امکانات جانبی و هزینه‌بر را به عنوان نسخه‌ی‌های بروزتر کسب و کارمان در ماه‌های بعد اجرا کنیم.

۵- می‌خواهیم همه‌ی کارها را خودمان انجام دهیم:

شاید مسائل مالی ما را به سمتی و سویی بکشد که خودمان بسیاری از کارها را انجام دهیم. اما باید قبول کنیم که ما همه‌فن‌حریف نیستیم. این روش هم اشتباهات را زیاد می‌کند، هم کیفیت کار را  بسیار پایین می‌آورد و هم ممکن است هزینه‌ی زیادی را برای جبران کاستی‌ها روی دست ما بگذارد.

قبول دارم که نمی‌توانیم از ابتدا چند نفر را استخدام کنیم؛ اما می‌شود با برون‌سپاری کارها به افراد فریلنسر و استخدام یکی دو نفر متخصص در رشته‌هایی که ما در آن‌ها تخصص نداریم، شانس موفقیت مان را در کسب و کارمان افزایش دهیم.

۶- بیش از حد روی کمک دوستان و خانواده حساب کرده‌ایم:

هر کس شرایط و ایده‌های خودش را برای زندگی اش دارد. شاید ایده و کار ما با ایده‌ی برادرمان اصلا یکی نباشد. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که خانواده و دوستان به صورت جدی به ما کمک کنند.

البته شاید آن‌ها در ابتدای راه، در بسیاری از کارها و حتی در هزینه‌ها یاری‌گر و کمک رسان ما باشند؛ اما نمی‌توان این موضوع را همیشگی و دائمی دانست و نباید پایه‌های کسب و کارمان را روی این مسئله بچینیم.

شما باید حتما این را درنظر بگیرید که اگر این کمک‌ها قطع شد راه‌حل جایگزین شما چیست. در اصل از همان ابتدا شما باید برای جایگزینی کمک‌های خانواده و دوستان با یک پلن حرفه‌ای فکر کرده باشید. 

7- شراکت با افرادی که در کار جدی نیستند:

شراکت پر از اما و اگر می باشد. شراکت موضوعی است که دید بیشتر افراد روی آن منفی است. اگر هم قرار است شراکتی باشد باید از همان ابتدا مدیر و افراد تصمیم‌گیرنده تعیین شده باشند.

همچنین واقعا این را ببینید که همه به یک اندازه این کسب و کار را به عنوان شغل خود می‌خواهید یا در خود ببینید که اگر شریک شما جایی مایل به ادامه‌ی مسیر نبود، بتوانید به تنهایی کسب و کارتان را ادامه دهید. عدم تفاهم بین هم‌بنیان‌گذاران و افراد کلیدی در یک کسب و کار، یکی از دلایل مهم شکست کسب و کارهامحسوب می شود.

نگران شدید؟ نیازی به نگران شدن نیست. هدف ما از نوشتن این مقاله در هفتآن دلسرد کردن شما نیست، بلکه می‌خواهیم با واقعیت‌های مسیر کسب و کار آشنا شوید و با دید بهتری کسب و کارتان را شروع کرده و  انشالله موفق شوید.